بنام خدا
دیوارهای دنیا بلند است و من گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار
مثل بچه بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه همسایه می اندازد به امید آنکه شاید درب آن خانه باز شود،
گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار !
آن طرف حیاط خانه ی خداست.
گاهی دست خودم را می گیرم ،می برم هواخوری
یاد ِ تو هم که همه جا با من است،تنهایی هم که پا به پایم می دود ،
می بینی؟
وقتی نیستی هم جمعمان جمع است!
نظرات شما عزیزان:
عاطفه جون 
ساعت15:30---1 خرداد 1392
شنبه 10 فروردين 1392برچسب:
,
| 14:19
| زهرا م
|